به گزارش خبرگزاري "مهر"، متن كامل نامه قطبالدين صادقي در پاسخ به مطالب عنوان شده از سوي محمد اطبايي مدير امور بينالملل اداره كل هنرهاي نمايشي آمده است:
"در چند روزنامه روز شنبه هفتم مرداد 85 گفتگوي جالبي از محمد اطبايي مدير امور بين الملل مركز هنرهاي نمايشي چاپ شده بود كه به روشني نشان مي داد افرادي هستند كه با صراحت تمام مخالف كوچكترين ساختار و حركت دمكراتيك در چارچوب فعاليت هاي هنر تئاتر اين سرزمين هستند. ايشان ضمن تشريح دانشمندانه انستيتو بين المللي تئاتر "I.T.I" چند نكته را به كذب بيان فرموده اند كه نيازمند توضيح است.
1. ايشان فرموده اند در مصاحبه مطبوعاتي روز چهارشنبه چهارم مرداد اين بنده كمترين به مسئولين توهين كرده ام. لطفا بفرمائيد كدام توهين و به كدام مسئول؟ اظهارات من منحصرا در تشريح سه مرحله اشتباه برخي افراد بود كه با ندانم كاري هاي خود اولين انتخابات دمكراتيك جامعه تئاتر ايران بعد از 45 سال انتظار را با مهارت هر چه تمامتر به تعطيلي كشاندند.
الف: در بخشي از صحبت هايم كه گفته ام "چند تن از هيأت مؤسس چون مي دانستند رأي نمي آورند آب را گل آلود كردند" منظورم اين بوده كه طبق اساسنامه مأموريت اعضا هيأت مؤسس با انتخاب رئيس سني جلسه انتخابات به طور قانوني و عملي به پايان مي رسد. وظيفه گزارش نويسي به كميته يونسكو در ايران را هم ندارند و تائيد و رد انتخابات هم از وظايف آنها نيست و وظيفه رئيس سني جلسه است.
I.T.I يك سازمان جهاني مستقل است و هيچ ربطي به وظايف و اداره كميسيون ملي يونسكو در ايران كه مسئولان آن از سوي وزارت علوم تعيين مي شوند، ندارد و بايد رئيس سني جلسه گزارش انتخابات را به خانه تئاتر و خانه تئاتر به مركز I.T.I جهاني در پاريس ارائه دهد.
ب: من گفته ام رئيس كميسيون ملي يونسكو در ايران كاملا مي دانست وظيفه آنها نه دخالت در انتخابات و نه تأييد يا رد آن است. اصلا I.T.I مستقل است و ربطي به آنها ندارد. چرا به عنوان مسئول و واسطه به ميدان آمده و پنج ماه تمام در روند انتخابات تعلل كرده اند؟
ج. من گفته ام مركز هنرهاي نمايشي به جاي شفاف سازي و سرعت بخشيدن به فعاليت هاي افراد انتخاب شده، خود يواشكي انتخابات را دور زد و به فيليپين رفت و در همايش آنجا با معرفي دوست عزيزمان آقاي مجيد سرسنگي به عنوان نماينده و پرداخت حق عضويت يكبار ديگر I.T.I را دولتي كرد و اين ابدا اخلاقي و دمكراتيك نيست.
جناب حسين پارسايي همكارعزيز، كارگردان سابق تئاتر و رئيس فعلي مركز هنرهاي نمايشي دو بار پيش از رفتن به فيليپين به اين بنده زنگ زد و تلفني توضيح داد كه به عنوان رئيس مركز هنرهاي نمايشي به فيليپين خواهد رفت و نه نماينده I.T.I. در بازگشت از سفر هم در حضور همه اعضا هيأت مديره I.T.I همين مطلب را دوباره تكرار كرد. پس اينك چه شده است كه جناب اطبايي به عنوان مدعي العموم I.T.I در ايران مدعي هستند تنها مركز هنرهاي نمايشي نماينده I.T.I است و اين تنها حق مسلم آنهاست.
2. آقاي اطبايي در مقام نظريه پرداز فرمودند "از ساليان دور مركز هنرهاي نمايشي با پرداخت حق عضويت متولي I.T.I است و چون تئاتر ايران بخش خصوصي ندارد، حضور نمايندگان انتخاب شده قابل مصداق نيست."
جناب اطبايي نفرموده اند اگر چنين است و مركز هنرهاي نمايشي از ساليان دور متولي برحق I.T.I است، پس ديگر چه نيازي به اين همه مجمع عمومي، هيأت مؤسس، اساسنامه، انتخابات و غيره بود؟ ايشان چون به تازگي نظريه پرداز شده اند هيچ نمي دانند در تمام اين 45 سال (از سال 1340 كه ايران عضو I.T.I شده) به اشتباه دولتي بوده و اين بار قرار بود ديگر دولتي نباشد. اما از صدقه سر ايشان و چند مسئول ديگر يكبار ديگر به رغم برپايي اين همه انتخابات و سر و صدا باز هم دولتي شد!
3. آقاي اطبايي در مصاحبه خود آورده اند "صادقي كه عمده سفرهاي خود و به ويژه سفر اخيرشان را به اروپا با امكانات مركز هنرهاي نمايشي انجام داده اند، خوب مي دانند ..." نه! ديگر اينجا آقاي اطبايي كمي شيطنت فرموده اند. اول آنكه از سال 1373 تا امروز يعني در 12 سال اخير جناب اطبايي و همتايان بي نظيرشان همه دعوتنامه هاي من را از جشنواره هاي مختلف از من پنهان كرده اند و در 12 سال بنده هيچ سفري از طرف مركز هنرهاي نمايشي نداشته ام. مگر يكبار در شهريور سال 1383 آن هم يك مأموريت سه روزه به هند با 150 دلار حق مأموريت كه حاضرم آن را هم دو دستي به ايشان و ديگر دوستانشان پس بدهم.
دوم آنكه سفر اخير بنده به آلمان به دعوت جشنواره فرايبورگ و با هزينه شهرداري آن شهر بوده است. بليت هواپيما، خورد و خوراك، اقامت و حتي حق مأموريت را آنها پرداخته اند نه مركز هنرهاي نمايشي. جا دارد يادآوري كنم مركز هنرهاي نمايشي حتي زحمت پرداخت حق ويزا و خروجي را هم به خود نداد و ما دعوت شدگان همگي از جيب خود اين مخارج را پرداختيم.
سوما سفر به جشنواره فرايبورگ آلمان 11 روزه بود و من با هزينه شخصي 19 روز ديگر بقيه سفر را در پاريس با هزينه شخصي خود اقامت داشتم. بدبختانه به آقاي اطبايي آدرس را عوضي داده اند. آن كسي كه با وابستگانش در يك سال به 16 كشور تشريف مي برند و 65 ميليون تومان حق مأموريت مي گيرند، بنده نيستم، از دوستان نزديك ايشان است!
4. فرموده اند انتخابات I.T.I از چند جهت قابل تأمل است و اضافه كرده اند به دليل نبود تأييد از سوي كميسيون ملي يونسكو در ايران و حضور نداشتن شهرستاني هاي دور و نزديك در روز انتخابات و غيره، پيشتر در مورد نقش كميسيون ملي يونسكو در ايران توضيح داده ام. اما در مورد شهرستاني هاي عزيز بايد با كمال تأسف به اطلاع آقاي اطبايي برسانم اين ترفندشان هم بسيار ناشيانه است.
بعد از ظهر روز شنبه 7 مرداد از سه انجمن نمايش در سه مركز استان به من زنگ زدند و در نهايت حيرت گفتند از سوي آقاي اطبايي و ديگر دوستانشان در مركز هنرهاي نمايشي به آنها زنگ زدند و مصرانه از آنها خواسته اند به نتايج و جريان برگزاري انتخابات، آن هم پس از شش ماه از برگزاري! اعتراض شود و خواستار تجديد انتخابات شوند و از نمايندگي I.T.I مركز هنرهاي نمايشي حمايت كنند! همچنين از آنها درخواست شده به ديگر شهرستان ها هم اين مطلب را منتقل كنند! يعني در واقع با تلفن سياهي لشكر و طومار جمع كنند. واقعا بايد شرم كرد! يعني بعضي ها تا اين حد از برگزاري اين انتخابات كوچك و دمكراتيك هراسان شده اند؟!
آقاي اطبايي ضمنا بهتر است بابت تجديد انتخابات همچنان دل نگران نباشند. با معرفي آقاي سرسنگي از سوي مركز هنرهاي نمايشي در I.T.I جهاني، عملا تا دو سال ديگر هر گونه انتخاباتي زائد، بي مورد و بي ارزش است.
5. همه مي دانند آقاي اطبايي هرگز تئاتري نبوده و نيستند و تنها يك انگليسي دان هستند كه اينك مدعي العموم I.T.I هم شده اند. هيچ كس باخبر نباشد من يكي از علاقه بي پايان ايشان به I.T.I ا از خيلي پيشتر باخبرم. هرگز از يادم نمي رود روز 22/12/83 را (درست يك سال قبل از اولين انتخابات I.T.I در 13/ 12/84) كه روز مجمع عمومي خانه تئاتر براي انتخاب بازرس علي البدل و گزارش عملكرد خانه تئاتر در سالن اصلي تئاتر شهر بود.
در آن روز اطبايي با سوء استفاده از مجمع عمومي متن اساسنامه جهاني را تكثير كرده و با سه امضا محمد اطبايي، رضا خاكي و نغمه ثميني مي خواستند همانجا براي هر سه نفرشان رأي مشروعيت بگيرند و به عنوان نمايندگان I.T.I به جماعت حاضر بقبولانند!
و اين مدير عامل خانه تئاتر آقاي ايرج راد بود كه نيت آنها را دريافت و همه متون (اساسنامه I.T.I آنها) را مچاله كرد و در گوشه اي ريخت و گفت: "آقايان ما براي كار ديگري اينجا جمع شده ايم، اين ترفندها ديگر چيست؟"
بسيار مشتاقم آقاي محمد اطبايي اجازه ندهند يك بار ديگر با امضا ايشان همين كار را بكنند. پس خواهشمند است در امور I.T.I دخالت نكنند، چون آگاهي ايشان از I.T.I جهاني بسيار ضعيف و از آن ضعيف تر اطلاعات ايشان از هنر تئاتر و بدتر از همه بي خبري شان از ارزش ساختارهاي نوين، دمكراتيك و مردمي هنر نمايش است."
خبرگزاري "مهر" نشست خبري قطبالدين صادقي را با موضوع "آي تي آي ايران" پوشش داده و پاسخ محمد اطبايي را هم به همين مطلب منتشر كرده است. هدف از انتشار نامه رئيس هيأت مديره آي تي آي ايران صرفا بازتاب نظرات و ديدگاههاي دو طرف درگير در اين ماجراست و "مهر" همچنان آماده انعكاس ديدگاه اعضا هيأت هاي موسس و مديره آي تي آي و مديران اداره كل هنرهاي نمايشي تا رفع مشكل آي تي آي ايران است.
نظر شما